مونو رپو یا پلی‌رپو؟ کدام برای پروژه من مناسب است؟

مونو رپو یا پلی‌رپو؟ کدام برای پروژه من مناسب است؟

مدت مطالعه : 4 دقیقه

29 فروردین 1402

Monorepo و Polyrepo دو رویکرد متفاوت برای سازماندهی مخازن کد(Code Repositories) در پروژه های نرم افزاری هستند.

Monorepo (مخفف "monolithic repository") یک مخزن یکپارچه است که شامل تمام کد های یک پروژه و وابستگی های آن است. زمانی که بخواهیم همه‌ی اجزاء یک پروژه را در کنار هم نگه داری کنیم از این روش استفاده می‌کنیم.

از سوی دیگر، Polyrepo (مخفف" multiple repositories") رویکردی است که در آن بخش‌های مختلف یک پروژه در مخازن جداگانه نگه داری می‌شوند. هر مخزن حاوی کد مربوط به یک ماژول یا جزء خاص از سیستم کلی است و می توان آنها را توسط تیم های جداگانه مدیریت کرد. این رویکرد اغلب برای پروژه های کوچکتر یا توسط سازمان هایی با توسعه دهندگان یا تیم های کمتر استفاده می شود. Polyrepo می تواند به کوچک نگه داشتن مخزن کد کمک بسزایی کند. همچنین اختصاص نسخه های مجزا برای هر جزء از پروژه را ممکن می‌کند.

monorepo vs polyrepo

در زمینه معماری میکروسرویس، یکی از تصمیمات ابتدایی پروژه انتخاب یکی از این رویکرد ها برای نگه داری میکروسرویس ها است.

در رویکرد Monorepo، تمام میکروسرویس‌ها به همراه وابستگی‌هایشان در یک مخزن نگه‌داری می‌شوند. این روش می تواند مزایایی مانند به اشتراک گذاری آسان کد، تست یکپارچه سازی سریعتر و کنترل نسخه ساده را ارائه دهد. با این حال، با افزایش تعداد میکروسرویس‌ها، مدیریت کدبیس و اطمینان از اینکه تغییرات یک میکروسرویس به‌طور ناخواسته روی دیگر سرویس ها تأثیر نمی‌گذارد، می‌تواند چالش برانگیز شود.

در رویکرد Polyrepo، هر میکروسرویس در مخزن اختصاصی خود نگه‌داری می‌شود، که موجب می‌شود انعطاف‌پذیری بیشتری در فرآیند های تغییرات کد و استقرار پروژه بوجودآید. این رویکرد می تواند استقلال میکروسرویس ها و تیم های توسعه را فراهم کند. با این حال، می‌تواند چالش‌هایی در زمینه مدیریت وابستگی‌ها، نسخه‌ گذاری یکپارچه و اشتراک کد بین میکروسرویس‌ها ایجاد کند.

 

نقاط قوت Monorepo

دلایل متعددی وجود دارد که چرا سازمان ها از رویکرد Monorepo برای پروژه های نرم افزاری خود استفاده می کنند:

به اشتراک گذاری ساده کد: در Monorepo، تمام کدهای یک پروژه در یک مخزن نگه‌داری می شود، درنتیجه دسترسی به همه‌ی اجزاء پروژه برای همه تیم ها میسر می‌شود.

نسخه گذاری یکپارچه: در Monorepo، اطمینان از اینکه همه‌ی اجزاء یک پروژه از یک نسخه کتابخانه یا وابستگی استفاده می کنند آسان تر است. 

تست یکپارچه سازی(integration) سریعتر: در Monorepo، تمام کدهای یک پروژه در یک مکان قرار دارند بنابراین اجرای تست یکپارچه سازی میتواند سریع تر و راحت تر صورت گیرد.

refactoring آسان تر: عمل Refactoring کد در Monorepo به طور کلی ساده تر است. این امر می تواند به ویژه برای پروژه های بزرگ و پیچیده مهم باشد. زیرا تغییر کد در یک نقطه از برنامه، میتواند سبب بروز مشکلاتی در سایر بخش ها بشود.

بهبود روند همکاری تیم ها: در Monorepo، توسعه دهندگان می توانند به راحتی کلیات یک پروژه را ببینند و بین تیم ها همکاری کنند. این امر می تواند به بهبود کیفیت کلی کد کمک کند.

 

نقاط قوت Polyrepo

همچنین دلایل متعددی وجود دارد که چرا سازمان ها از رویکرد Polyrepo برای پروژه های توسعه نرم افزار خود استفاده می کنند:

استقلال بیشتر: در رویکرد Polyrepo، هر میکروسرویس یا جزء دارای مخزن مخصوص به خود است که امکان استقلال بیشتر بین تیم ها را فراهم می کند.

مدیریت آسان‌تر وابستگی‌ها: با رویکرد Polyrepo، هر میکروسرویس یا مؤلفه وابستگی‌های خاص خود را دارد که مدیریت و به‌روزرسانی وابستگی‌های خاص را بدون تأثیرگذاری بر سایر بخش‌های کد فراهم می‌کند.

نسخه‌گذاری ساده: در رویکرد Polyrepo، هر میکروسرویس یا مؤلفه، نسخه‌های اختصاصی خود را دارد که بدون توجه به سایر بخش های پروژه تعریف می‌شوند.

استقرار انعطاف‌پذیرتر: با رویکرد Polyrepo، هر میکروسرویس یا مؤلفه را می‌توان به‌طور مستقل مستقر کرد، و اجرای تغییرات و به‌روزرسانی‌ها را بدون تأثیرگذاری بر سایر بخش‌های پروژه فراهم می‌کند.

تست  آسانتر: در رویکرد Polyrepo، هر میکروسرویس یا جزء را می توان به طور مستقل مورد آزمایش قرار داد که شناسایی و رفع باگ ها را آسان تر می کند.

git repo types

چطور انتخاب کنیم؟

هنگام تصمیم گیری بین Monorepo و Polyrepo، باید چندین عامل را در نظر گرفت:

اندازه و پیچیدگی پروژه: Monorepo می تواند برای پروژه های بزرگتر و پیچیده تر به خوبی کار کند، در حالی که Polyrepo ممکن است برای پروژه های کوچکتر و ماژولارتر مناسب تر باشد.

ساختار تیم ها و روش همکاری آن ها: Monorepo می‌تواند همکاری بین تیم‌ها را تسهیل کند زیرا همه کدها در یک مکان نگه‌داری می‌شوند، در حالی که Polyrepo امکان استقلال بیشتر بین تیم‌ها را فراهم می‌کند.

استراتژی استقرار: Monorepo می‌تواند استقرار یکپارچه و تست های یکپارچه را آسان‌تر کند، در حالی که Polyrepo می‌تواند استقرار و تست های مستقل را آسان‌تر کند.

تجربه توسعه‌دهندگان: توسعه‌دهندگان ممکن است ترجیحات و روش‌های کاری متفاوتی داشته باشند، بنابراین مهم است که در انتخاب این رویکرد ها، تجربه های توسعه دهندگان را در نظر بگیرید.

ابزار و زیرساخت: هر رویکرد ممکن است نیاز به ابزار و زیرساخت های متفاوتی برای مدیریت و استقرار داشته باشد، بنابراین مهم است که منابع موجود و هزینه اجرای هر رویکرد را در نظر بگیرید.

 

در نهایت، انتخاب بین Monorepo و Polyrepo به نیازها و اهداف خاص پروژه و سازمان بستگی دارد. مهم است که قبل از تصمیم گیری، هر رویکرد را به دقت ارزیابی کنید و مزایا و معایب آن را بسنجید. همچنین می توان از یک رویکرد ترکیبی استفاده کرد، که در آن برخی از ماژول ها در Monorepo و برخی دیگر در مخازن جداگانه نگه‌داری می شوند تا تعادلی بین مزایای هر رویکرد ایجاد شود.

  • اشتراک گذاری:
محمدرضا باباخانی
محمدرضا باباخانی

من محمدرضا باباخانی هستم، توسعه دهنده نرم افزار. در اینجا تجربیات، نظرات و پیشنهادات خودم رو درباره تکنولوژی مینویسم. امیدوارم مطالبی که می‌نویسم بدردتون بخوره.

آخرین مطالب

سرویس مش؛ ساده سازی ارتباطات میکروسرویس و افزایش رؤیت پذیری

در چشم انداز همیشه در حال تحول توسعه نرم افزار، معماری میکروسرویس ها به دلیل مقیاس پذیری، انعطاف پذیری و توسعه پذیری محبوبیت قابل توجهی به دست آورده است. با این حال، با افزایش تعداد میکروسرویس ها در یک برنامه، مدیریت ارتباطات آنها و اطمینان از رؤیت صحیح همه آنها به طور فزاینده ای چالش برانگیز می شود. اینجاست که سرویس مش وارد عمل می شود.

اهمیت محاسبات لبه یا Edge Computing

ا توجه به سرعت تحول فناوری، یکی از مفاهیمی که توجه زیادی را به خود جلب کرده و نحوه تعامل ما با سیستم های دیجیتال را تغییر می دهد، محاسبات لبه (Edge Computing) است.

معماری رویداد محور چیست؟

معماری رویداد محور (EDA) یک الگوی طراحی نرم افزار است که در توسعه نرم افزار های مدرن به طور چشمگیری محبوب شده است. در این معماری، جریان داده ها با وقوع رویدادها تعیین می شود. بر خلاف سیستم های متمرکز سنتی که دائماً در حال بررسی وضعیت جدید هستند. معماری رویداد محور به ویژه برای سیستم هایی مفید است که به پردازش حجم زیادی از داده ها بصورت بلادرنگ(real-time) نیاز دارند.

برچسب های مرتبط

ثبت دیدگاه